اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

خشک گشتن

نویسه گردانی: ḴŠK GŠTN
خشک گشتن . [ خ ُ گ َ ت َ ] (مص مرکب ) بی حرکت ماندن چنانکه در فالج یا در مرگ . (یادداشت بخط مؤلف ) :
دم سگ بینی ابا تیفوز سگ
خشک گشته کش نجنبد هیچ رگ .

رودکی (از صحاح الفرس ).


واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.