اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

خشک نان

نویسه گردانی: ḴŠK NAN
خشک نان . [ خ ُ ] (ص مرکب ) نان خشک . نان ته مانده ٔ سفره ها که در مطبخ جمع آرند و تر یا خشک آن را بگدایان دهند. (یادداشت بخط مؤلف ) :
همی دربدر خشک نان باز جست
مر او را همان پیشه بود از نخست .

ابوشکوربلخی .


یا حبذا الکعک بلحم مثرود
و خشکنان مع سویق مقنود.

راجز.


واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۱ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۹ ثانیه
نان خشک . [ ن ِ خ ُ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) خبزة لحلحة. قفار. کمک . کُبُنَّة. شظف . (منتهی الارب ). نان خشکیده . رجوع به اقسام نان ذیل کلمه...
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.