اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

خشکی طالع

نویسه گردانی: ḴŠKY ṬALʽ
خشکی طالع. [ خ ُ ی ِ ل ِ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) کنایه از ادبار و بدبختی . خشکی بخت . (آنندراج ) :
نم نگیرد ساغرم از خشکی طالع کلیم
چون حباب از کاسه ای خود را بدریا می زنم .

کلیم (دیوان چ بیضائی ص 285).


خشکی طالع ما سد سکندر گردید
ورنه پستان نصیب این همه بی شیر نبود.

صائب (از آنندراج ).


واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.