اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

خشم آوردن

نویسه گردانی: ḴŠM ʼAWRDN
خشم آوردن . [ خ َ / خ ِ وَ دَ ] (مص مرکب ) برآشفتن . عصبانی شدن . غضبناک شدن :
شیر خشم آورد و جست از جای خویش .

رودکی .


مار را هر چند بهتر پروری
چون یکی خشم آورد کیفر بری .

بوشکور بلخی .


چو خشم آورم شاه کاوس کیست
بمن دست یازیدن طوس چیست .

فردوسی .


پدر وار خشم آورد بر پسر.

سعدی (بوستان ).


چو خشم آری آنگه شوند از تو سیر
که از بام پنجه گز افتی بزیر.

سعدی (بوستان ).


- خشم آوردن بر ؛ عصبانی شدن بر کسی . غضبناک شدن بر کسی . توضیح : «خشم آوردن » با کلمه ٔ «بر» متعدی میشود.
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.