اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

خصم کردن

نویسه گردانی: ḴṢM KRDN
خصم کردن . [ خ َ ک َ دَ ] (مص مرکب ) دشمن کردن :
که بدمرد را خصم خود می کنی
وگر نیکمرد است بد می کنی .

سعدی (بوستان ).


واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.