خط آزادی . [ خ َطْ طِ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) قباله و چک که مولی در تحریر عبدی دهد. برات آزادی . (یادداشت بخط مؤلف ). مقابل خط غلامی . (آنندراج )
: گفت که از دست بند عشق تو جستم
کم خط آزادی از عذاربرآمد.
سوزنی .
خط آزادی نگیری صائب از بی طاقتی
تا زجان خود چو مرغ نیم بسمل بگذری .
صائب (از آنندراج ).