اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

خطا رفتن

نویسه گردانی: ḴṬA RFTN
خطا رفتن . [ خ َ رَ ت َ ] (مص مرکب ) به اشتباه رفتن . بسهو رفتن :
سکندر بحیوان خطا می رود
من اینجا سکندر کجا می رود.

نظامی .


ما چون نشانه پای بگل در بمانده ایم
خصم آن حریف نیست که تیرش خطا رود.

سعدی (طیبات ).


|| گناه سر زدن :
نه کورم ولیکن خطا رفت کار
ندانستم از من گنه در گذار.

سعدی (بوستان ).


واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.