اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

خط بر زمین کشیدن

نویسه گردانی: ḴṬ BR ZMYN KŠYDN
خط بر زمین کشیدن . [ خ َ ب َ زَ ک َ / ک ِ دَ ] (مص مرکب ) کنایه از اظهار عجز و خجالت کردن . (آنندراج ). خط بر خاک کشیدن :
تا صف مژگان آهو چشم ما را دیده ست
خط بمژگان بر زمین خورشید تابان می کشد.

صائب (از آنندراج ).


واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.