گفتگو درباره واژه گزارش تخلف خفتن گرفتن نویسه گردانی: ḴFTN GRFTN خفتن گرفتن . [ خ ُ ت َ گ ِ رِ ت َ ] (مص مرکب ) بخواب رفتن : بیکدم که چشمانش خفتن گرفت مسافر پراگنده گفتن گرفت .سعدی (بوستان ). واژه های قبلی و بعدی واژه های همانند هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد. نظرهای کاربران نظرات ابراز شدهی کاربران، بیانگر عقیده خود آنها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست. برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید. ورود