اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

خلاص کردن

نویسه گردانی: ḴLAṢ KRDN
خلاص کردن . [ خ ِ / خ َ ک َ دَ ] (مص مرکب ) رهانیدن . رهاندن . (یادداشت بخط مؤلف ) : از بند گرانم خلاص کردند و ملک موروثم خاص . (گلستان سعدی ). تا بیگناه را خلاص کند. (نصیحة الملوک ).
استطاعت در طریق عشق بازی آفت است
کی کند پروانه را از شعله بال و پر خلاص
در قیامت کن خداوندا سلیم خسته را
ز آتش دوزخ به آب روی پیغمبر خلاص .

سلیم (از آنندراج ).


واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.