اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

خلاصی یافتن

نویسه گردانی: ḴLAṢY YAFTN
خلاصی یافتن . [ خ ِ / خ َ ت َ ] (مص مرکب ) نجات یافتن . رستن . رهایی یافتن . (یادداشت بخط مؤلف ). اِنفِلات . تخلص : گفت ... بخشیدیم ... همگان خلاصی یافتند. (تاریخ بیهقی ). بونصر... خواجه را خدمتها کرده بود... و چون خلاصی یافت با وی ... (تاریخ بیهقی ).
بشکر بوده بسی سال تا خلاصی یافت
به امر خالق بیچون و واحد اکبر.

ناصرخسرو.


او چون دانست که خلاصی نخواهد یافت ، جوابهای سخت داد. (ترجمه ٔ تاریخ یمینی ). بمشقت بسیار از آن جایگاه خلاصی یافت . (گلستان سعدی ). مجموع از آن بیماریها خلاصی یافتندی . (مجالس سعدی ).
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.