اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

خلاف رای

نویسه گردانی: ḴLAF RʼY
خلاف رای . [ خ ِ / خ َ ] (ص مرکب ) آنکه رای موافق ندارد. ناسازگار. ناموافق . بیراه :
می خواند سرود بیوفایان
بر نوفل و آن خلاف رایان .

نظامی .


واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.