گفتگو درباره واژه گزارش تخلف خلاف معتاد نویسه گردانی: ḴLAF MʽTAD خلاف معتاد.[ خ ِ / خ َ ف ِ م ُ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) مخالف رسم . ضد رواج . ضد استعمال . عکس عادت . (ناظم الاطباء). واژه های قبلی و بعدی واژه های همانند هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد. نظرهای کاربران نظرات ابراز شدهی کاربران، بیانگر عقیده خود آنها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست. برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید. ورود