خلال کردن . [ خ ِ
/ خ َ ک َ دَ ] (مص مرکب ) درآوردن خرده ٔ غذا میان دندانها بوسیله ٔ خلال . (یادداشت بخط مؤلف )
: ز نوک نیزه بدندان خلال خواهی کرد.
؟
|| کنایه از دست از طعام بازکشیدن . (آنندراج ). || ریزریز کردن پوست نارنج و غیره . (ازحاشیه ٔ بر برهان قاطع چ معین ).