خلف
نویسه گردانی:
ḴLF
خلف . [ خ َ ل َ ] (اِخ ) حصری . رجوع به ذیل ابوالقاسم محمد المعتمد علی اﷲ در این لغت نامه شود.
واژه های همانند
۷۱ مورد، زمان جستجو: ۱.۱۱ ثانیه
در افسانه های عرب آمده است که چون مردی از بنی زهره 1 عاشق میشد، راز خود را پنهان میکرد و درد عشق را آن قدر در دل نگاه میداشت که او را از پای در می...