اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

خله کردن

نویسه گردانی: ḴLH KRDN
خله کردن . [ خ َ ل َ / ل ِ ک َ دَ ] (مص مرکب ) خالی کردن . رها کردن :
او مر او رادر آن یله کرده ست
مهر او را ز دل خله کرده ست .

عنصری .


مرد دین باش و مال را یله کن
چیز دنیا بجملگی خله کن .

سنائی .


واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.