اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

خم پذیر

نویسه گردانی: ḴM PḎYR
خم پذیر. [ خ َ پ َ ] (نف مرکب ) قابل ارتجاع . (یادداشت بخط مؤلف ) :
کمان تا فزونتر بود خم پذیر
فزون باشدش سختی زخم تیر.

اسدی .


پایم چو دو لام خم پذیر است .

نظامی .


واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.