گفتگو درباره واژه گزارش تخلف خم خوردن نویسه گردانی: ḴM ḴWRDN خم خوردن . [ خ َ خوَرْ / خُرْ دَ ] (مص مرکب ) فریب خوردن . (غیاث اللغات ) (آنندراج ) : خم زلف تو خورده ام از آن روشانه وش می کشم خلال بر مو.طالب آملی (از آنندراج ). واژه های قبلی و بعدی واژه های همانند ۱ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۹ ثانیه واژه معنی پیچ و خم خوردن پیچ و خم خوردن . [ چ ُ خ َ خوَرْ / خُرْ دَ ] (مص مرکب ) چمیدن . پیچ و تاب خوردن . جنبان شدن هر دم بسویی . نظرهای کاربران نظرات ابراز شدهی کاربران، بیانگر عقیده خود آنها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست. برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید. ورود