اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

خم زده

نویسه گردانی: ḴM ZDH
خم زده . [ خ َ زَ دَ / دِ ] (ن مف مرکب ) گریخته . فرارکرده . (یادداشت بخط مؤلف ). || منحنی شده :
دو پی هر دو چون لام الف خم زده
دو حرف از یکی جنس بر هم زده .

نظامی .


واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.