خم کرده
نویسه گردانی:
ḴM KRDH
خم کرده . [ خ َ ک َدَ / دِ ] (ن مف مرکب ) خمیده . گوژپشت . (ناظم الاطباء). || تاکرده . منحنی کرده . (یادداشت بخط مؤلف ). || دولا کرده . (یادداشت بخط مؤلف ).
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.