گفتگو درباره واژه گزارش تخلف خم گشته نویسه گردانی: ḴM GŠTH خم گشته . [ خ َ گ َ ت َ/ ت ِ ] (ن مف مرکب ) خم شده . (ناظم الاطباء). دولاشده . دوتاشده . منحنی شده . (یادداشت بخط مؤلف ) : خم گشته ز بار آن عروسی . هاتفی .|| گوژپشت . (ناظم الاطباء). واژه های قبلی و بعدی واژه های همانند هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد. نظرهای کاربران نظرات ابراز شدهی کاربران، بیانگر عقیده خود آنها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست. برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید. ورود