گفتگو درباره واژه گزارش تخلف خم ندادن نویسه گردانی: ḴM NDʼDN خم ندادن . [ خ َ ن َ دَ ] (مص مرکب ) رد و دفع ناکردن . رد و دفع نتوان کردن . (از شرفنامه ٔ منیری ) : شاهی که چو کردند قران پیلک و دستش البته کمان خم ندهد حکم قران را.انوری . واژه های قبلی و بعدی واژه های همانند هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد. نظرهای کاربران نظرات ابراز شدهی کاربران، بیانگر عقیده خود آنها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست. برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید. ورود