خنده رویی . [ خ َ دَ
/ دِ ] (حامص مرکب ) حالت خنده روی . عمل خنده روی . بشاشت . (یادداشت بخط مؤلف ). طلیق . (منتهی الارب )
: شکایتهای عالم چند گویی
بپوش این گریه را در خنده رویی .
نظامی .
ز خنده رویی گردون فریب رحم مخور
که رخنه های قفس رخنه ٔ رهایی نیست .
صائب .