اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

خنده گرفتن

نویسه گردانی: ḴNDH GRFTN
خنده گرفتن . [ خ َ دَ / دِ گ ِ رِ ت َ ] (مص مرکب ) بخنده افتادن . بخنده درشدن :
یکی جهود و مسلمان نزاع می کردند
چنانکه خنده گرفت از نزاع ایشانم .

سعدی (گلستان ).


ملک را خنده گرفت و بعفو از سر جرم او برخاست . (گلستان سعدی ). ۞
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.