اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

خواب رفتن

نویسه گردانی: ḴWAB RFTN
خواب رفتن . [ خوا / خا رَ ت َ ] (مص مرکب ) خدر شدن . (زمخشری ). بیحس شدن . سنگین و خدر شدن عضوی از اعضای تن . (یادداشت بخط مؤلف ).
- به خواب رفتن پای ؛ خواب رفتن پای . (یادداشت بخط مؤلف ).
- خواب رفتن پای ؛ خفتن پای . بیحس شدن آن بر اثر نرسیدن خون . سر شدن . کرخ شدن . (یادداشت بخط مؤلف ).
- در خواب رفتن پای ؛ خواب رفتن پای .
|| خوابیدن . خفتن . بخواب شدن . در خواب شدن .
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.