گفتگو درباره واژه گزارش تخلف خواب زده نویسه گردانی: ḴWAB ZDH خواب زده . [ خوا / خا زَ دَ / دِ ] (ن مف مرکب ) خواب آلوده . خوابناک . خوابدار. خواب گرفته . || خفته . خواب برده . خواب رفته : وصال دولت بیدار ترسمت ندهندکه خفته ای تو در آغوش بخت خواب زده .حافظ. واژه های قبلی و بعدی واژه های همانند هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد. نظرهای کاربران نظرات ابراز شدهی کاربران، بیانگر عقیده خود آنها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست. برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید. ورود