گفتگو درباره واژه گزارش تخلف خواجه وش نویسه گردانی: ḴWAJH WŠ خواجه وش . [ خوا / خا ج َ / ج ِ وَ ] (ص مرکب ) کدخدامنش . (یادداشت بخط مؤلف ) : از سوی خانه بیامد خواجه اش بر دکان بنشست فارغ خواجه وش . مولوی .مرد خواجه وش و رعیت شکل بود و خود را خلع کرد. (از تذکره ٔ دولتشاه سمرقندی در شرح حال ابن یمین ). واژه های قبلی و بعدی واژه های همانند هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد. نظرهای کاربران نظرات ابراز شدهی کاربران، بیانگر عقیده خود آنها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست. برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید. ورود