اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

خوار ماندن

نویسه گردانی: ḴWAR MANDN
خوار ماندن . [ خوا / خا دَ ] (مص مرکب ) بی قدر ماندن . بی ارزش ماندن . ناچیز ماندن . (یادداشت بخط مؤلف ) :
هستم من آن بلند که گشتم ز چرخ پست
هستم من آن عزیز که ماندم ز دهر خوار.

سنائی .


واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.