خوازه زدن
نویسه گردانی:
ḴWAZH ZDN
خوازه زدن . [ خوا / خا زَ / زِ زَ دَ ] (مص مرکب ) آذین بندی کردن شهر. آیین بندی کردن شهر. (یادداشت بخطمؤلف ) : چندان خوازه زده بودند و تکلفهای گوناگون کرده که از حد وصف بگذشت . (تاریخ بیهقی ).
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.