اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

خودسازی

نویسه گردانی: ḴWDSAZY
خودسازی . [ خوَدْ/ خُدْ ] (حامص مرکب ) بتهذیب اخلاق خود کوشیدن و ظاهر خود آراستن . (غیاث اللغات ) (آنندراج ) :
ز خودسازی توانی زد اثر نقش سرافرازی
کند شاهی اگر یابد کسی گنج قناعت را.

قطره (از آنندراج ).


صافتر ز آئینه باشد سینه ٔ پرجوش ما
بهر خودسازی درآ در خلوت آغوش ما.

اسماعیل ایما (از آنندراج ).


هرکه اوقات گرامی صرف خودسازی کند
خانه اش ساز است چون جان خانه پردازی کند.

صائب (از آنندراج ).


واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۱ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۸ ثانیه
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید اینجا کلیک کنید.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.