اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

خورد و خواب

نویسه گردانی: ḴWRD W ḴWAB
خورد و خواب . [ خوَرْ / خُرْ دُ خوا / خا ] (ترکیب عطفی ، اِ مرکب ) خور و خواب . عمل خوردن و خوابیدن :
شه آن به بر دانش آرد شتاب
نباید که بفْریبدش خورد و خواب .

نظامی .


مشو چون خر بخورد و خواب خرسند
اگر خود گربه باشد دل در او بند.

نظامی .


چهل روز باشد که بی خورد و خواب
ستیزیم با ابر و با آفتاب .

نظامی .


چو آسود روزی دو شاه از شتاب
ستد داد دیرینه از خورد و خواب .

نظامی .


چو انسان نداند بجز خورد و خواب
کدامش فضیلت بود بر دواب .

سعدی (بوستان ).


همه همت من مقصور بر خورد و خواب بود. (انیس الطالبین ).
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۱ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۹ ثانیه
خواب و خورد. [ خوا / خا ب ُ خ ُ خوَرْ / خُرْ ] (ترکیب عطفی ، اِ مرکب ) خواب و خوراک . خواب و خور. (یادداشت بخط مؤلف ) : سکندر بپرسیداز خواب و خ...
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.