اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

خوزی خوار

نویسه گردانی: ḴWZY ḴWAR
خوزی خوار. [ خوا / خا ] (نف مرکب )خورنده ٔ گوشت کوفته شده . (ناظم الاطباء). || دیوث . کسی که معاش وی از اعمال ناشایسته ٔ زنش بگذرد. (برهان قاطع) (ناظم الاطباء). غلتبان :
یکیش خام طمع خوانَد و یکی بدنفس
یکی کلنگی گوید یکی چه خوزیخوار.

کمال اسماعیل .


واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.