خوش
نویسه گردانی:
ḴWŠ
خوش . [ خوَش ْ / خُش ْ ] (اِخ )دهی است جزء دهستان سجاس رود بخش قیدار شهرستان زنجان ، واقع در شمال باختری قیدار با 360 تن سکنه . آب آن از سجاس رود است . (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 2).
واژه های همانند
۵۲۰ مورد، زمان جستجو: ۱.۳۰ ثانیه
خوش آلان . [ خُش ْ ] (اِخ ) دهی است از دهستان برادوست بخش صومای شهرستان ارومیه ،واقع در جنوب خاوری هشتیان با هوای سرد و 104 تن سکنه . راه ...
خلق خوش . [ خ ُ ق ِ خوَ / خ ُ ] (ترکیب وصفی ،اِ مرکب ) خوی خوب . خوی خوش . (یادداشت بخط مؤلف ).
خوش آداب . [ خوَش ْ / خُش ْ ] (ص مرکب ) رسم و آداب دان . مؤدب . خوش رفتار. (یادداشت مؤلف ).
خوش آرزو.[ خوَش ْ / خُش ْ رِ ] (ص مرکب ) خوش سلیقه . خوب آرزو.- ریدک خوش آرزو ؛ ریدک خوش سلیقه .
خوش آغال . [ خوَش ْ / خُش ْ ] (ص مرکب ) خوش آغور. خجسته . میمون . (یادداشت مؤلف ).
جهان خوش . [ ج َ خُش ْ ] (اِخ ) دهی از دهستان بربرود بخش الیگودرز شهرستان بروجرد. جلگه و معتدل است . سکنه ٔ آن 281 تن . آب آن از قنات و محصو...
پای خوش . [ خوَ / خُش ْ ] (ص مرکب ) (رشیدی ). رجوع به پای خوشه شود.
خوش آباد. [ خوَش ْ / خُش ْ ] (اِخ ) دهی است از دهستان نگار بخش مشیز شهرستان سیرجان ، واقع در 26هزارگزی جنوب خاوری مشیز و 2هزارگزی باختر راه ف...
خوش آباد. [ خوَش ْ / خُش ْ ] (اِخ ) دهی است از دهستان وراوی بخش کنگان شهرستان بوشهر، واقع در جنوب خاوری کنگان کنار راه فرعی لار به گله دا...
خوش آباد. [ خوَش ْ / خُش ْ ] (اِخ ) دهی است از دهستان تبادگان بخش حومه ٔ شهرستان مشهد، واقع در شمال مشهد با هوای معتدل و 505 تن سکنه . (از ف...