اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

خوش انگشت

نویسه گردانی: ḴWŠ ʼNGŠT
خوش انگشت . [ خوَش ْ / خُش ْ اَ گ ُ ] (ص مرکب ) دارای انگشت نیکو. || هنرمندی که بخوبی و شایستگی چیزی را بسازد. || مطرب و نوازنده ٔ خوب . نیکونواز. خوش نواز. خوب ساززن :
کام ران و کام یاب و شاد باش و دیر زی
زی خوش انگشتان بپوی و زی دل افروزان نگر.

ازرقی (از انجمن آرای ناصری ).


واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.