اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

خوش خبری

نویسه گردانی: ḴWŠ ḴBRY
خوش خبری . [ خوَش ْ / خُش ْ خ َ ب َ ] (حامص مرکب ) نویدنیک . مژده . (ناظم الاطباء). عمل خوش خبر :
صبا به خوش خبری هدهد سلیمان است
که مژده ٔ طرب از گلشن سبا آورد.

حافظ.


- امثال :
بی خبری ، خوش خبری است .
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.