خوش خدمت
نویسه گردانی:
ḴWŠ ḴDMT
خوش خدمت . [ خوَش ْ / خُش ْ خ ِ م َ ] (ص مرکب ) آنکه در انجام خدمت کوتاهی نکند. کنایه از مطیع. کنایه از پرکار و کاردان که کارها را موافق سلیقه ٔ صاحبکارانجام دهد. || کنایه از متملق . چاپلوس .
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.