خوش سماع . [خوَش ْ
/ خُش ْ س َ ] (ص مرکب ) آنکه موسیقی دوست دارد.آنکه آهنگ موسیقی را با اشتیاق می شنود
: مشک جعد و مشک خط و مشکناف و مشکبوی
خوش سماع و خوش سرود و خوش کنار و خوش زبان .
منوچهری .
|| آنکه کلام دیگری را خوش می شنود. آنکه طاقت شنیدن بحث و گفتار زیاد را دارد.