اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

خوش قمار

نویسه گردانی: ḴWŠ QMAR
خوش قمار. [ خوَش ْ / خُش ْ ق ِ / ق ُ ] (ص مرکب ) آنکه خوب قمار کند. مقابل بدقمار :
چو نرد داغ تو چینند سینه دار منم
خوشا بباختن خویش خوش قمار منم .

ظهوری (از آنندراج ).


واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.