گفتگو درباره واژه گزارش تخلف خوش گداز نویسه گردانی: ḴWŠ GDʼZ خوش گداز. [ خوَش ْ / خُش ْ گ ُ ] (نف مرکب )آنکه به سهولت گدازد. (یادداشت مؤلف ) : در دست فراق زرگر توچون نقره ٔ خوش گداز گشتم .سیدحسن غزنوی . واژه های قبلی و بعدی واژه های همانند هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد. نظرهای کاربران نظرات ابراز شدهی کاربران، بیانگر عقیده خود آنها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست. برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید. ورود