اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

خوش مزاح

نویسه گردانی: ḴWŠ MZʼḤ
خوش مزاح . [ خوَش ْ / خُش ْ م ِ ] (ص مرکب ) ملیح . شوخ . خوشمزه . خوش گو :
سوزنی خوش طبع بادا با ملیح خوش مزاح
خدمت جان ترا از جان و از دل خواستار.

سوزنی .


واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.