اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

خوش نسیم

نویسه گردانی: ḴWŠ NSYM
خوش نسیم . [ خوَش ْ / خُش ْ ن َ ] (ص مرکب ) خوش باد. خوش رایحه . با نسیم فرح بخش . با رایحه ٔ نیکو :
اگرچه مشک اذفر خوش نسیم است
دم جان بخش چون بویت ندارد.

خواجه عبداﷲ انصاری .


ای گل خوش نسیم من بلبل خویش را مسوز
کز سر صدق می کند شب همه شب دعای تو.

حافظ.


شیراز و آب رکنی و این باد خوش نسیم
عیبش مکن که خال رخ هفت کشور است .

حافظ.


واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.