اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

خوش نغمه

نویسه گردانی: ḴWŠ NḠMH
خوش نغمه . [ خوَش ْ / خُش ْ ن َ م َ / م ِ ] (ص مرکب ) خوش آواز. خوش الحان . خوش آهنگ . خوش صدا. خوش ترانه :
نوای مطرب خوش نغمه و سرود ستخج
خروش عاشق سرگشته و عتاب نگار.

مسعودی .


از برای عاشقان مفلس اکنون بی طمع
بلبل خوش نغمه گه شه رود و گه عنقا زند.

سنائی .


آواز چنگ مطرب خوش نغمه گو مباش
ما را حدیث دلبر خوشخوی خوشتر است .

سعدی .


واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.