اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

خوش نویس

نویسه گردانی: ḴWŠ NWYS
خوش نویس . [ خوَش ْ / خُش ْ ن ِ ] (نف مرکب ) کسی که خط نیک از روی تعلیم نویسد. (ناظم الاطباء). خطاط. مشاق . (یادداشت مؤلف ). که زیبا و خوب نویسد. که در نوشتن خط قواعد خطاطی را نیک بکار برد :
آن پنجه ٔ کمانکش و انگشت خوش نویس
هر بندی اوفتاد بجایی و مفصلی .

سعدی .


چون عطاردخوش نویس و اعیان محاسبان ضابط چون ادریس . (از ترجمه ٔ محاسن اصفهان ).
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۱ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۸ ثانیه
میرزاطاهر خوشنویس . [ هَِ رِ خوَش ْ / خُش ْ ن ِ ] (اِخ ) یکی از خوشنویسان معروف عصر حاضر که خاصه در خطنسخ سرآمد عصر بود، و قرآنهای بسیاری به ...
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.