گفتگو درباره واژه گزارش تخلف خوک بندکردن نویسه گردانی: ḴWK BNDKRDN خوک بندکردن . [ ب َ ک َ دَ ] (مص مرکب ) بستن خوک . || کنایه از محکم بستن و سخت به بند کشیدن : باتو گر این سگ کند عزم بگرگ آشتی بازی بز می دهد تا کندت خوک بند.عطار. واژه های قبلی و بعدی واژه های همانند هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد. نظرهای کاربران نظرات ابراز شدهی کاربران، بیانگر عقیده خود آنها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست. برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید. ورود