گفتگو درباره واژه گزارش تخلف خوناب چشیدن نویسه گردانی: ḴWNAB CŠYDN خوناب چشیدن . [ چ َ / چ ِ دَ ] (مص مرکب ) جان تسلیم کردن . مردن . (ناظم الاطباء). واژه های قبلی و بعدی واژه های همانند هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد. نظرهای کاربران نظرات ابراز شدهی کاربران، بیانگر عقیده خود آنها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست. برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید. ورود