خون اسیاوشان . [ ن ِ اِس ْ وَ ] (اِ مرکب ) نام گیاهی است . رجوع به خون سیاوشان شود
: گیاهی برآمد همانگه ز خون
بدانجا که آن طشت شد سرنگون
بساعت گیاهی از آن خون برست
جز ایزد که داند که آن چون برست
گیا را دهم من کنونت نشان
که خوانی همی خون اسیاوشان
بسی فائده خلق را هست از اوی
که هست آن گیا اصلش از خون اوی .
فردوسی .