اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

خون بگردن کسی بودن

نویسه گردانی: ḴWN BGRDN KSY BWDN
خون بگردن کسی بودن . [ ب ِ گ َ دَ ن ِ ک َ دَ ] (مص مرکب ) قاتل کسی بودن . قتل کسی بگردن کس دیگر بودن :
نخست روز که دیدم رخ تو دل می گفت
اگر رسد خللی خون من بگردن چشم .

حافظ.


واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.