گفتگو درباره واژه گزارش تخلف خون دویدن نویسه گردانی: ḴWN DWYDN خون دویدن . [ دَ دَ ] (مص مرکب ) خون جاری شدن . خون رفتن . خون چکیدن . خون تراویدن . (آنندراج ) : کنون چو عذر گناهان خویشتن خواهم ز شرم خون دودم از بدن بجای عرق .انوری (از آنندراج ). واژه های قبلی و بعدی واژه های همانند هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد. نظرهای کاربران نظرات ابراز شدهی کاربران، بیانگر عقیده خود آنها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست. برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید. ورود