گفتگو درباره واژه گزارش تخلف خون کشیده نویسه گردانی: ḴWN KŠYDH خون کشیده . [ ک َ / ک ِ دَ / دِ ] (ن مف مرکب ) فصد کرده . خون گرفته . (آنندراج ) : مینای می چو گشت تهی دست از اوبدارآسودگی ضرور بود خون کشیده را.ملاطغرا (از آنندراج ). واژه های قبلی و بعدی واژه های همانند هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد. نظرهای کاربران نظرات ابراز شدهی کاربران، بیانگر عقیده خود آنها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست. برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید. ورود