گفتگو درباره واژه گزارش تخلف خون گشادن نویسه گردانی: ḴWN GŠADN خون گشادن . [ گ ُ دَ ] (مص مرکب ) فصد کردن . رگ زدن . (آنندراج ). رگ گشادن .- خون گشادن از چشم ؛ خوناب گریستن . خون گریستن . واژه های قبلی و بعدی واژه های همانند هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد. نظرهای کاربران نظرات ابراز شدهی کاربران، بیانگر عقیده خود آنها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست. برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید. ورود